ای دل ز زمانه رسم احسان مطلب...!!!
وز گردش دوران سرو سامان مطلب...!!!
درمان طلبی درد تو افزون گردد...!!!
با درد بساز و هیچ درمان مطلب...!!!
ای دل ز زمانه رسم احسان مطلب...!!!
وز گردش دوران سرو سامان مطلب...!!!
درمان طلبی درد تو افزون گردد...!!!
با درد بساز و هیچ درمان مطلب...!!!
دردیست انتظار که درمان ان تویی
این درد تلخ بی تو مداوا نمیشود
زیباترین گلی که پسندیدم تویی
گل مثل چشمای تو زیبا نمیشود
بی تو شکسته شد غزل اشناییم
این رسم مهربانی دنیا نمیشود
دلهای منتظر همه تقدیم چشم تو باد
امروز بی حضور تو فردا نمیشود
کجا رفتی که دلتنگم برایت
برای لحظه ای از خنده هایت
به دریای نگاهم ساحلی نیست
که جاماند برایم رد پایت
وامشب در کنار قاب خالی
دلم را میکشانم در هوایت
تو می ایی،نه!دروغ است
تفال هم زاده ام با نامه هایت
ومن کشتم رقیبت،دفترم را
اجابت کرده ام ایا دعایت
دوباره نامه من بی جواب است
تو می سوزانی ان را در نهایت
کجاهستی که دلتنگم برایت
برای تو،برای شانه هایت
دلم گرفته از چشمات بغضم شکست از گریه هات
تاکی بشینم منتظر میدونی عاشقم به پات
من از چشای خیس تو رنگ غروب رم میخونم
اینو بدون تا اخرش منتظرتو می مونم
عاشق و سرمست و بی پروا منم
بی خبر از خویش و از دنیا منم
در دل دشت و جنون اواره ام
گرد باد سر کش صحرا منم
رنگ اسایش ندیدم در جهان
موج بی ارام این دریا منم
از غم بی همزبانی سوختم
شمع بی پروانه و تنها منم
در نگاه سر کشم پنهان تویی
در دو چشم دلکشت پیدا منم
گرچه همچون شمع یک شب زنده ام
فارغ از اندیشه ی فردا منم
سکه با جان ودلم اویختی
کیس نداند این تو هستی یا منم
ای خدااااااااااااا دلم واسش تنگ شده.....خدایا من بدون اون دارم دیوونه میشم.من بدون اون نمیتونم زندگی کنم.
خدایا اون همه کسم بود.زندگیم بودوهست.....همه ی دلخوشیم بود اخه من بدون اون چطوری زندگی کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الان ۳۲روزه که هیچ خبری ازش ندارم.دیگه دارم دیوونه میشم.خدایاااااااا من .....از خودت میخوام.
اگه هم دلش جای دیگه ای گیر کرده خداااااخوشبخت بشه.
ترو خدا واسم دعا کنید.
من با یک نظر عاشق وبیقرارتو شدم......ودلم به سردی گرایید!جون تو از پیشم رفتی.
تو گلی بودی که در میان خارهای روزگار قرار داشتی...من تورا دوست دارم وخواهم داشت!
انچنان که فرهاد شیرین را دوست داشت وفرهاد به کوه ها پناه برد.
اما من به چه پناه برم؟...به چه تکیه کنم؟...من فقط تو را دوست دارم و می پرستم!
وخود را در تو میبینم و این را خود به خوبی میدانی...
انچنان که خود رام کشیدم و این در حالی است که در اتش عشق تو میسوزم.
حال چیزی که تنها برایم مانده در این دنیای نا مهربان خدای اسمان من است.
عاشقتم.......